تمرکز زدایی واژهای است که از سال 1978، به منظور تامین نیازهای محلی در سیاستگذاریها و افزایش اثربخشی، خدمات در بخش سلامت متداول گردید. این پدیده که به معنای واگذاری اختیار و مسئولیت انجام وظایف دولت به سطوح محیطی سازمانهای دولتی، نیمه مستقل و یا بخش خصوصی می باشد به چهار نوع: تمرکز زدایی سیاسی، اداری، مالی و بازار تقسیم می شود. نوع اول با اصلاحات ساختاری عمده همراه است. نوع دوم اختیار و مسئولیت مدیریت وظایف را واگذار می کند. نوع سوم و چهارم به ترتیب به معنای واگذاری اختیار تصمیم گیری درباره هزینه ها و واگذاری مسئولیت به بخش خصوصی می باشد. برای طراحی موفق تمرکز زدایی باید به چهار سوال اساسی پاسخ داده شود: چه نوع تمرکز زدایی، کدام مسئولیتها و برای چه گروهی و در چه سطحی؟ ظرفیت سازی، تعیین خطوط راهنما از سوی دولت مرکزی و واگذاری تدریجی و منطقه به منطقه یا وظیفه به وظیفه، آموزش مدیران ارشد، شفاف نمودن مسئولیت ها و تشویق سطوح پایین و سرانجام ایجاد ارتباط دو سویه بین سطوح نیز از پیش نیازهای ضروری برای اجرای موفق یک برنامه تمرکز زدایی می باشند.