مواد و روشها: در این پژوهش که به شکل میدانی انجام شده است، برای بررسی سبک رهبری از نمره LPCفیدلر و برای بررسی راهبردهای مدیریت تعارض از پرسشنامه مدیریت تعارض استفاده گردید که پایایی پرسشنامههای مذکور با آزمون آلفاکرونباخ به ترتیب برابر با 90/0 و 88/0 به دست آمد. جامعه آماری شامل مدیران، روسا و مسئولین بخشها و واحدهای بیمارستانهای آموزشی شهر کرمان (81 نفر) تشکیل میدهد که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، نمونهای 67 نفری انتخاب شد و پرسشنامه در بین آنها توزیع گردید. در نهایت برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای استنباطی کلموگروف اسمیرنف، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی و تحلیل ماتریس همبستگی استفاده شد.
یافتهها: نتایج حاصل از پژوهش بیان میکند که جامعه مورد بررسی از سبک رهبری رابطه مدارتر استفاده میکنند و راهبردهای مدیریت تعارض مورد استفاده بهترتیب عدم مقابله، راه حل گرایی و کنترلی میباشد. همچنین مشاهده گردید که بین نمره LPC و راهبردهای عدم مقابله و راهحل گرایی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و ضریب همبستگی پیرسون بهترتیب برابر با 512/0 و 298/0 بهدست آمد. اما بین نمره LPC و راهبرد کنترلی رابطه منفی ولی معناداری وجود دارد (474/0- =r).
نتیجهگیری: بر طبق یافتههای تحقیق میتوان بیان کرد که مدیران رابطهمدارتر ترجیح میدهند از راهبردهای مدیریت تعارض عدم مقابله و راهحل گرایی استفاده کنند ولی مدیران وظیفهمدار، راهبرد کنترلی را بیشتر ترجیح میدهند. با توجه به اینکه راهبرد مدیریت تعارض مورد استفاده، بیشتر عدم مقابله است، توصیه میشود که دلایل استفاده از این راهبرد مورد بررسی قرار گیرد و تلاش شود تا افراد دیدگاههای متضاد خود را بیان و آزادانه اظهار نظر کنند که منجر به بهبود عملکرد سازمان گردد. اما سبک رهبری رابطهمدار در تعاملات بلند مدت سبک مناسبی است که نگهداری و تداوم آن باید مورد توجه قرار گیرد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |